انقلاب اسلامی ،قرآن ، عترت و تعلیم و تربیت اسلامی

       « نتایج حاصل از تربیت »

 

1-    هدف از تربیت این باشد که نوجوان بداند کیست و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و هدف آموزشی چیست و در چه مسیری حرکت می کند و کمال سعادت واقعی او چیست .

2-    در این عصر که تنش های موجود در سطح جهان باعث بی هویتی جوانان و نوجوانان می شود کانون خانواده را به دور از تنش نگه داریم تا از پناه بردن آنها به محیط بیرون جلوگیری شود .

3-    در مجکم کردن اعتقادات دینی و عملی او کوشا باشیم تا بتوانیم در برابر مسئولیتهای سخت آینده او را محکم و استوار تحویل جامعه دهیم تا مفید واقع شود .

4-    تقلید در تعلیم و تربیت نوجوان سازندگی او را به مراتب بیشتر از پند و اندرز دادن تأثیر دارد چرا که تقلید خود به خود انجام می شود . 

 « روش های تربیت دینی »

 

1-    روش تقلیدی : منظور این است که فراگیر مفهوم یا مطلبی را که به او عرضه می شود بپذیرد و اجرا نماید .

2-    روش تربیت تلفیقی : در این روش بر قبول آگاهانه و آزادانه به همراه با دریافت اطلاعات جانبی حول محور و موضوع مورد قبول بنا شده است . این روش آمیزه ای است از علم و احساس که نه تنها مانع تفکر نخواهد شد بلکه احساس و لطائف معنوی و روحی نیز در آن به کمک عقل و تفکر خواهد آمد .

3-    روش تربیت تدریجی : که به کار گیری و استفاده از تعلیم و تربیت در سطوح مختلف فراگیران می باشد که با توجه به رشد آنها آموزش صورت گیرد . روش تربیت غیر مستقیم که این روش می توان مسائل تربیتی و دینی و اخلاقی را به صورت غیر مستقیم به فراگیران آموزش داد .

4-    روش تربیت الگویی : این روش یکی از مؤثرترین روش ها در تعلیم و تربیت است که مربیان در تشخیص فضلیت ها و کمال ومصادیق آن و یاری رساندن به مربیان نقش مهمی دارند .

5-    روش تربیت علمی : که مهم ترین روش تربیت دینی می باشد ، زیرا پیروی یا شکست یک دین یا یک مکتب غالباً در گرو اعمال و رفتار گروندگان به آن است تا آموزش های نظری و اگر به آنچه خودمان می گوییم عمل نکنیم  نمی توانیم از مربیان انتظار داشته باشیم .

 « آزادی و کنترل در تعلیم و تربیت »

 

آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن برخوردار باشد . این حق در دوره های مختلف شخصیتی وزیستی صورتهای گوناگون دارد . البته میدان اختیار و آزادی هر فردی را متغیرهای گوناگونی چون سن وجنس و نژاد و ثروت و غیره تعیین می کند . ولی حدود آزادی فرزندان در تعلیم و تربیت باید به گونه ای باشد که انسان بر اساس یک سلسله معیارها که تعیین کننده ی میزان اختیار و آزادی او در دوره های مختلف رشد است از آزادی بهره مند شود و این حقیقت صورتهای گوناگون آزادی داده شده به او است . پس حدود آزادی عمل یک کودک را شرایط و ویؤگی های شخصیتی و محیطی او تعیین می کند . فرد در اوایل تولد به علت محدودیت شناختی ، حرکتی و رفتاری خود قادر نیست یک پرتگاه را از یک سطح هموار به خوبی تمیز دهد ، یا در صورت مواجهه با سقوط ، خود را نجات دهد ، یا قسمت شکسته ی یک شیشه را به عنوان جزئی خطرناک از یک پدیده در نظر داشته باشد . پس شرایط و ویژگی سنی این کودک به ما اجازه نمی دهد که او را با توجه به حق آزادی اش در مواجهه با خطر رها کنیم و حیات او را به مخاطره بیندازیم . ولی در عین حال به این معنا هم نیست که در کلیه ی جوانب حقوق او را در نظر نگیریم . بنابراین ملاک هایی وجود دارد که ما را قادر می سازد آزادی یک کودک تیز هوش را بیشتر از یک کودک عادی و یک کودک عادی را بیشتر از یک کوددک عقب مانده ی ذهنی رعایت کنیم .

پس آزادی در بحث ما به آزادی اجتماعی به معنای آن مربوط نیست چرا که آزادی اجتماعی شرایط حقوقی دارد و آزادی تربیتی شرایط علمی و حقیقی . با این وصف درمی یابیم که آزادی دو صورت دارد : یکی آزادی طبیعی و فطری است که هر فردی باید از آن برخوردار باشد و دیگری آزادی قراردادی که هنجارها ، قوانین ، پایگاه اجتماعی و شخصیت ، صلاحیت و هوش هر فرد میدان و گستره این آزادی  را تعیین می کند .

بنا براین فرد هر چه به هنجارتر ، مراعات کننده قوانین ، دارای پایگاه اجتماعی ، منزلت ، شخصیت و هوش قویتری باشد از آزادی قراردادی بیشتری برخوردار خواهد بود و در حقیقت این وسعت عمل ، اختیار بیشتر و در حقیقت آزادی وسیعتر به این علت به فرد داده شده است که حق او بوده ، ارزش و منزلت او این مسئله را تعیین کرده و او قادر است از این فرصت به بهینه ترین وجه استفاده کند و باید نیز چنین باشد . ولی باید دید که قلمرو آزادی های قراردادی کودک در خانه و مدرسه بر اساس کدام ارزش ها تعیین می شود ،آیا صرف بلوغ جسمی و داشتن تن و بدنی قویتر کافی است تا والدین دامنه اختیارات و آزادی قراردادی او را بازتر و وسیع تر کنند یا خیر . گسترش آزادی های قراردادی هر فردی بیشتر از اینکه متأثر از بلوغ جسمی او باشد به بلوغ روانی و اجتماعی اش بستگی دارد . این اشتباه است که والدین رشد فیزیکی پسر و دخترشان را ملاک مرد شدن یا زن شدن آنان قرار می دهند و به دنبال ظهور نشانه های بلوغ جسمی و رشد جسمی فرزندان خود ، شرایط کسب اختیارات و آزادی های بی حد و مرز را در اختیار آنها می گذارند .

درست است که دختر و پسر در هنگام بلوغ جسمی نیاز به فرصت بدست آوردن تجارب بیشتری را دارند اما اختیار با برنامه و شناخت ، چرا که فرصت ، شرایطی است که توسط اولیای مدرسه به وجود می آید و شرایط نظارت آنان را در خور دارد . در حالی که اختیار واگذاری حق نظارت از ولی به خود کودک یا دانش آموز است . بنا براین ضرورت فرصت داشتن ، چه فرصت مالی و چه فرصت های غیر را باید سنجیده در نظر گرفت . علت این که پول تو جیبی برای کودکان بر اساس شرایط سنی و توانایی برنامه ریزی کردن از سوی کودک کنترل شود همین مسئله است . پول یک قدرت اقتصادی محسوب می شود و این وسیله مبادله به کودک اختیاراتی را می دهد که در صورت عدم توانایی ارزشی و شخصیتی در استفاده از این فرصت ، قدرت و اختیار ، خطراتی او را تهدید می کند که در سبب شناسی بزهکاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی مشاهده می شود . 

 « تعلیم و تربیت کاربردی و علمی »

 

تربیت عملی واژه ای است که در مقابل تربیت علمی یا نظری قرار دارد . این واژه بیانگر شیوه های معمول و مطلوب تربیتی است که رایج بوده یا می تواند رایج باشد . به عبارت دیگر به کلیه دستاوردهای تربیتی اطلاق می شود که قابلیت اجرایی و عملی دارند و خود در چهار چوب مفاهیم ، فرضیه ها ، پیچیدگی های علمی حبس نکرده اند .  می توان جامعه را در معرض آنها قرار داد و جامعه با آشنایی با این نوع تعلیم و تربیت ، قادر خواهد بود شیوه های تربیتی خود را اصلاح کند نه اینکه دچار ناهماهنگی شناختی و بلا تکلیفی تربیتی بیشتر شود .

کارشناسان و صاحب نظران تربیتی باید به تعلیم و تربیت عملی به عنوان راه حلی ضروری برای حل مسائل تعلیم و تربیت نگاه کنند ، چرا که تعلیم و تربیت گرچه یکی از حساس ترین موضوعات روان شناسی است و فنون بسیار بالایی را نیاز دارد ،ولی جنبه های عملی آن چنان شیرین و جذاب و زیبا است که ظرافت و لطافتش باعث فراموش کردن سنگینی و سختی تحمل بار تعلیم و تربیت آگاهانه می شود و این در صورتی است که ما براساس اصول منطقی و عملی نمودن مباحث ، چهره ی زیبا و ظریف آن را نمایان می کنیم .   روان شناسی تربیتی علمی است که با تمرکز بر روی امر تعلیم و تربیت از ابتدایی ترین صورت تا پیچیده تریت شکل ممکن آن ، تلاش دارد قوانین و نظریه ها و دیدگاه های مختلف روان شناسی را در تعلیم وتربیت  بکار برد که نتایج زیر را حا صل کند :

1-    درک مراحل ، ابعاد ، چگونگی و لزوم و ویژگی های امر تعلیم و تربیت در محیط خانواده ، مدرسه ، اجتماع و ....

2-    بدست آوردن یک طرح و مدل کاربردی از تعلیم و تربیت آرمانی و سالم برای رشد و شکوفایی افراد .

3-    بررسی وکشف قوانین و اصول و مهارتهای لازم تعلیم و تربیت و تشریح شیوۀ استفاده از قوانین موجود در روان شناسی .

4-    درک رفتار و شکل گیری رفتار ، تغییر و شیوه های مختلف تغییر رفتار بر اساس یادگیری اجتماعی و  شناختی و ....

 « هدف تعلیم و تربیت » :

 

هدف تعلیم و تربیت پرورش و رشد دادن نیروها و استعدادهایی است که آفریدگار جهان در وجود انسان برای سعادت و کمال او بودیعت نهاده است . به عبارت دیگر تربیت ایجاد یری است در انسان بطوری که فرد بتواند به وسیله ی آن نیروهای ارزنده خویش را در راه کمال و سعادت حقیقی خود و جامعه خود بکار اندازد و اهداف اصیل زندگی و راه نیل به این اهداف را تشخیص داده برای تحقق بخشیدن به این آرمان ها توانایی پیدا کند .

مسلم است که این وظیفه ی مهم و مقدس از جانب مربی و معلمی صورت پذیرد که خود از نتایج و مزایای تربیتی و از کمالات مطلوب برخوردار است و هدفهای حقیقی زنگی و طریق وصول به این هدف ها را یافته و به این اهداف معتقد و مؤمن باشد . بعد از همه ی این خصوصیات با تصمیم و علاقه خاص و با هدف مشخص و توانایی لازم دست در کار این وظیفه ی بزرگ شود . به همین دلیل است که مقام معلم و مربی بس والا و ارزش کار و کوشش او بس بزرگ است .

معلم ومربی باید متوجه باشد که اثر وجودی او ، رفتار و گفتار و محبت او ، حتی اخلاص و نیت پاک او   می -تواند تأثیر عجیبی بر اعتماد به نفس دانش آموزان داشته باشد و خلاصه در سر نوشت انسان های امروز و انسانهای فردا دخالت مستقیم دارد . به بیان دیگر مکتب او مکتب انسان ساز است ، انسان هایی که در جامعه فردا باید زمامداران دلسوز مملکت او شوند .

 وزیران و نمایندگان ملت و طبیبان و مهندسان وکارشناسان مردمی می گردند که جان ومال و آبروو دین شان را در سایه آنها محفوظ می بینند . آری معلمان و دبیران باید انسان های واقعی برای ملت خود تربیت کنند نه درنده خویانی که در قلبشان ذره ای رحم و شفقت و نوعدوستی و انصاف وجود ندارد و باطنشان از نیرنگ و ریا ونفاق و دروغ و تهمت پر شده باشد . 

 « ارزش و اهمیت تربیت » :

 

در اهمیت و ارزش تربیت همین بس  که قرآن کریم محور دعوت پیامبران را عموماً و پیامبر عظیم الشأن اسلام را خصوصاً تربیت و تکمیل فضائل اخلاقی قرار داده است و این از موضوعاتی است که جامعه ی بشری از همان روزگار نخستین حیات به آن نیاز داه روز با توسعه ی زندگی اجتماعی و علمی و سیاسی این نیاز بیشتر شده است . چنانکه هم اکنون در بیشتر جوامع بشری مشاهده می کنیم به همان نسبت که علوم طبیعی و مادی رونق پیدا کرده است و زندگی به جانب ماشینی و صنعتی توسعه یافته است ، خود انسان از اصول و مبانی تربیت و از فضایل انسانی دور مانده است . علت امر آن است که علم را از ایمان و تقوی جدا نمودند و تعلیم را از تربیت و تزکیه بی نیاز دانستند . به تصور آن که علم به تنهایی همه ی جنبه های سعادت بشری تأمین می کند و تمام بیچارگی های انسان را چاره ساز است . علم و دانش به بشر توانایی و روشنی می دهد ، سطح تولید را بالا می برد و او را بر طبیعت و ماده غالب می کند و احیاناً بشر را از هجوم بیماری ها و سیل و توفان و زلزله مصون می دارد اما آنچه به انسان ارزش والا می دهد و هدف های عالی می بخشد و بی پناهی ها و پوچ انگاری های او را علاج می کند و خلاصه او را انسان به معنی حقیقی می سازد ، تربیت ایمانی و اخلاقی است نه علم و ابراز زندگی . اگر علم طبیعت ساز است ایمان و اخلاق انسان ساز است .

اگر علم مغزها را نیرومند می کند ، ایمان و تقوی دل ها را با امید و اعتماد قوی و زنده نگاه می دارد . اگر تجربیات علمی در زندگی بشر انقلاب ایجاد می کند ، فضایل اخلاقی در درون نفس ها انقلاب ایجاد    می کند ، اگر علم بشر را با طبیعت سازگار می نماید ، ایمان انسان را با خودش و انسان ها را با یکدیگر پیوند صمیمت و سازگاری می دهد . خلاصه آنکه وظیفه ی سنگین و مقدس تربیت را هیچگاه علم و تعلیم نتوانسته است و نمی تواند بر دوش گیرد . تربیت رسالت بزرگی است که محور اصلی دعوت پیامبران الهی بوده و نخستین بار این مسئولیت حیاتی را آنها بر دوش گرفته اند . پیامبر(ص) فرمود: اِنّی بُعِثْتُ ِلاُتَمِمَ مَکارِمَ الاَخْلاق؛ همانا من برای کامل کردن کرامت های اخلاقی مبعوث شده ام (بحارالانوار؛ ج16، ص210). مفاهیمی از قبیل برّ و نیکی، خیر، معروف، احسان، عدل، اجتناب از فحشا، منکر و ظلم و... حاکی از رویکرد اخلاق  به تربیت دینی است. (برخی از آیات در این باره عبارت اند از: اعراف، 33 و 199؛ بقره، 78 و 195 و 263؛ آل عمران، 104 و 193 و 198؛ قصص، 77؛ هود، 71؛ مؤمنون، 96؛ اسراء، 53؛ بقره، 169 و 268؛ عنکبوت، 45 و انعام، 151).

البته رابطه میان علم و ایمان و تعلیم و تربیت را انکار نمی کنیم که هر تعلیمی طبعاً تربیتی را هم همراه دارد و با هر تربیتی درس هایی هم به انسان می آموزیم .

 « روش های ارضای نیازهای کودکان و نوجوانان و اصلاح رفتارها »

 

مربی واقعی کسی است که بتواند به تناسب ویژگی های کودکان و نوجوانان ، انتخاب بهترین و مؤثرترین روشهای تربیتی ، تغییرات پایداری در رفتار آنها به وجود آورد ، تغییراتی در جهت رشد و کمال مطلوب .

نکته ی مهم و قابل ذکر ، توجه به این حقیقت است که رفتار کودکان و نوجوانان قابل تغییر اصلاح و یا تقویت است ، اما هر روشی ، توسط هر کسی و در هر شرایطی ممکن است مؤثر واقع نگردد . به عبارت دیگر وقتی که در برخورد با یک ( رفتار نامطلوب یا نا خوشایند ) کودک یا نوجوان موفق به اصلاح آن نمی شویم و یا رفتار کودک را اصلاح نشدنی می پنداریم ، باید قبل از هر گونه قضاوت و یا اقدام مأیوس کننده ای ، رفتار خودمان را مورد بررسی قرار داده ،  درباره ی روشی که بر حسب عادت و یا به تناسب موقعیت و شرایط خاص از آن بهره گرفته ایم ، بیندیشیم و در آن تجدید نظر کنیم .

قبل از سرزنش کودک یا نوجوان به خاطر رفتار نا مطلوبش و یا تلاش در اصلاح و درمان آن باید همه شرایط و عواملی را که ممکن است به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم در بروز چنین رفتاری دخیل باشند ، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم . چه بسا در بسیاری مواقع با کنترل بعضی از عوامل و محرکهای محیطی و ایجاد تغییرات لازم در شرایط زنگی کودک و نوجوان ، بدون این که مستقیماً با رفتار مورد نظر مقابله نماییم ، شاهد خاموشی یا اصلاح آن باشیم . بنابراین یک مربی دلسوز که با همه ی وجود در اندیشه ی اصلاح رفتار و رشد و شکوفایی وجود کودک خود می باشد ، همیشه با فکری خلاق و مبتکر در اندیشه ی به کار بستن روش های نو و مؤثر خواهد بود . 

 « نیازهای اساسی انسان »

 

با توجه به آن چه بیان شد در امر تعلیم و تربیت توجه به نیازهای اساسی فرد بسیار پر اهمیت است .

نیاز یک تقاضای طبیعی است که می بایست برای سازگاری هر چه بیشتر و بهتر ارگانیسم با محیط تامین گردد .

آن دسته از نیازهای طبیعی انسان که تأمین آن ها کاملاً حیاتی است ، همواره تحت عنوان « نیازهای اولیه » مورد توجه بوده است ، و آن دسته از نیازهای انسان که صرفاً برای سازگاری بیشتر و بهتر روانی و اجتماعی فرد است و جنبۀ حیاتی ندارد ، به صورت ( نیازهای ثانویه ) مطرح شده است . وقتی که انسان نیازی دارد ، اعم از نیازهای ( اولیه ) و یا ( ثانویه ) رفتار او عمدتاً در جهتی خواهد بود که حالت یا وضعیت نیازمندی اش را کاهش دهد . به عبارت دیگر انسان به دنبال ( تعدل حیاتی ) است و وقتی که احساس نیاز می کند ( تعادل حیاتی ) او دستخوش دگرگونی و اختلال گردیده ، سبب می شود که فرد تمامی توجه و تلاش خود را در راستای تأمین نیاز به وجود آمده و بازیابی آرامش روانی و یا تعادل حیاتی مبذول دارد .

« سلسله مراتب نیازهای انسان از دیدگاه ابراهیم مازلو »

1-    نیازهای زیستی : گرسنگی ، تشنگی ، خواب ، تنفس ، ......

2-    نیازهای ایمنی : ثبات عاطفی ، رها بودن از ترس ، نیاز به محیط منظم و .....

3-    نیاز به عشق و محبت و تعلق به دیگران : نیاز به برقراری ارتباط عاطفی با دیگران نیاز انسان به محبت دیگران و مهر ورزیدن و .....

4-    نیاز به احترام و شأن اجتماعی : نیاز به برقراری و حفظ روابط مفید، نیاز به عزت نفس و خود ارزشمندی و احترام به خود و .....

5-    نیاز به تحقق نفس و خود شکوفایی : یعنی فعلیت بخشیدن به همه ی توانمندیهای بالقوه و شکوفایی استعدادها و.....

6-    نیازهای یادگیری و فهمیدن : نیاز به دانش و فهمیدن و پی بردن به راز هستی و .....

7-    نیازهای زیبایی شناختی : انسان جمال و کمال را دوست دارد و گرایش به زیبایی و .....

چگونگی ارضای نیازهای متنوع نوجوانان و جوانان از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است به گونه ای که علت اصلی اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی نوجوانان و جوانان در خانه ، مدرسه و اجتماع را می توان در چگونگی روابط با بزرگسالان جستجو کرد .

جوان تمایل دارد که با جدایی از خانواده تکیه گاه امنی بیابد ، تکیه گاهی که بتواند با آرامش بدان تکیه کند . برای یافتن پاسخ به چنین نیازی است که عموماً گروه همسالان و دوستان را برمی گزیند . دوستانی که می توانند دست او را گرفته ، یار و یاورش باشند و یا این که بتدریج زاویه ی انحراف را برایش فراهم نمایند . حال ، این اولیا و مربیان هستند که با اتخاذ منا سب ترین روشها و با تدبیر و تدبر می توانند به این نیاز حساس نوجوانان و جوانان پاسخ گویند .

جوانان مایلند محیطی داشته باشند که در آن رشد ذهنی و خلاقیت های خود را نشان دهند . آنها دوست دارند که رفتارشان مورد توجه و تأیید دیگران واقع شود . آنها می خواهند مورد احترام و طرف مشورت دیگران قرار بگیرند . آنان مایل هستند اجتماع آنها را بپذیرد نه اینکه رفتارشان مورد انتقاد دیگران بخصوص والدین قرار گیرد و شخصیت آنها پی در پی تهدید شود . یکی از دلایل پناه بردن جوانان به گروه همسالان این است که آنها نیز مشکلاتی مشابه دارند و بودن در کنار آنان سبب می شود که بر احساس نا امنی خود غلبه پیدا کنند . مناسب ترین شیوه در ارضای نیازهای عاطفی ، روانی و اجتماعی جوانان ایجاد اعتماد متقایل و برقراری رابطه ی رفیقانه و دوستانه است . آنچه که مسلم است دوست برای جوان از ارزش و اعتبار فوق العاده ای برخوردار است . او نیاز به دوستی همدل و همراه دارد که با وی ارتباط سینه به سینه ( افقی ) برقرار کند و هرگز شخصیتش را مورد تهدید ، انتقاد و سرزنش قرار ندهد . اگر پدر و مادر نوجوان بتوانند ضمن ولی بودنشان ، مانند یک دوست مهربان و صمیمی ، دوستانه و ومشاورانه با جوانشان رفتار کنند ، در رفتارشان استمرار داشته باشند و هرگز از حریم دوستی ، اعتماد متقابل خارج نشوند . می توانند به عنوان یک دوست صمیمی نیاز فرزند جوانشان را تأمین کرده و او را از گزند آسیبهای روانی و اجتماعی حفظ نمایند . پس هر پدر و مادر و یا معلمی که بتوانند چنین رابطه ای را با نوجوان برقرار کند و به آن استمرار بخشد کار بسیار بزرگی انجام داده است .

نوجوانانی که دوستی با اولیا و مربیان را به مثابه ی بهترین پاسخ برای نیاز طبیعی خود به دوست انتخاب می کنند ، عموماً از بهداشت روانی بهتر و بیشتر برخوردارند و آسیب پذیری اجتماعی در بین این قبیل نوجوانان بندرت مشاهده می شود . مهمترین شرط در ایجاد چنین پیوند خوشایند و مقدسی بین نوجوانان و والدین آنها ، برخورداری والدین از بینش صحیح و ثبات عاطفی است .  

 « شناخت ویژگی های زیستی و تحول ذهنی و روانی کودکان »

 

بدون شک شناخت ویژگی ها و خصوصیات زیستی روانی کودکان ، اولیــن و اســا سی ترین قدم در

فرآیند تعلیم و تربیت محسوب می شود . هر قدر والدین ، مربیان شناخت بیشتری از روند رشد و تحول کودکان داشته باشند ، بالطبع از آمادگی افزونتری برای درک نیازها و حسن تامین آنها و پرورش توان مندی های کودکان برخوردار خواهند بود . ممکن است این سؤال مطرح شود که گستره این شناخت چگونه واز چه زمانی باید آغاز گردد ؟

از حکیمی پرسیدند تربیت از چه زمانی شروع می شود ؟ گفت بیست سال قبل از تولد و هرگاه این مدت کافی نباشد باید افزون نمود .

بدیهی است پرداختن به امر تربیت فرزند ، سالها قبل از تولد ، شاید تا حدودی بعید الذهن باشد ، اما آنچه که در این ارتباط مورد نظر است ، توجه به نحوۀ رشد زیستی روانی و تحول شخصیت و قابلیت های باغبانان  شکوفه های حیات است که منظور همان پدر و مادر کودکی است که بعدها پای به عرصه ی وجود خواهد گذاشت . در این رهگذر توجه به تبار اخلاقی و فرهنگی خانواده های زوجین ، نقش وراثت در انتقال صفات غیر اکتسابی ، پیشگیری از بروز ناهنجاریهای ژنتیکی و ایجاد آمادگی های مطلوب ذهنی و روانی در زوجین از جمله مسائل مهمی است که بدون تردید در چگونگی تشکیل نطفه ، سلامت جسمی و ویژگی های ذهنی جنین نقش مهمی دارد .

واقعیت این است که آشنایی با نحوه ی انعقاد نطفه و چگونگی رشد جنین در مراحل مختلف ، از اصول اولیه ی تعلیم و تربیت است . بسیاری از مسائلی که بعدها مورد توجه اولیا قرار می گیرد ، همچون سازگاری عاطفی ، میزان هوش و قدرت حافظه و یادگیری کودکان ، اساساً متأثر از این دوره حیات است ، دوره ای بسیار حساس و پراهمیت . سرعت رشد در دوران جنینی و بعد از تولد تا حدود 3 سالگی خیلی سریع است . همچنین در شش سال اول زندگی ، رشد دستگاه عصبی که شامل مغز و نخاع می باشد ، از سرعت بسیار محسوسی برخوردار است . یکی دیگر از ویژگی های بسیار مهم و بارز رشد دردوران جنینی ، تأثیر پذیری عاطفی روانی جنین ، بخصوص بعد از 16 هفتگی است . به طور کلی جنین در حدود 4 ماهگی شباهت نسبتاً کاملی به آدمی پیدا می کند . از نظر قرآن نیز پس از آن که جنین شکل کامل خودش را یافت ، روح الهی در او دمیده می شود . در واقع با دمیدن روح در جنین ، تحول عظیمی در روند رشد آن ایجاد می گردد . در این زمان تأثیر گذاری بسیاری از محرکهای محیطی ، عوامل عاطفی و روانی بر جنین فوق العاده چشمگیر است . بنابراین زمانی که محرکهای عاطفی روانی به خصوص حالات هیجانی ، رفتار و منش مادر ، علایق و رغبت ها و نگرش ها و طرز تفکر ، سخن گفتن و مطالعه و ... روی رشد جنین اثر می گذارد و در نتیجه مسئولیت مادر باردار بیشترمی گردد . مطالعات انجام شده بیانگر این حقیقت است که فرزندان گروهی از مادران بارداری که ماه های آخر بارداری کتاب خاصی را با علاقه مطالعه می کرده و یا به نوار موسیقی یا سرود خاصی بیشتر گوش می داده اند ، سال ها بعد از تولد ، به طور کاملاً طبیعی علاقه و شیفتگی خارق العاده ای به همان صداها یا کتاب ها از خود نشان می دهند .

در اسلام نیز توصیه شده است مادران باردار سخنان نیکو بر زبان آورده ، به کلام پاک و قرائت قرآن گوش فرا دهند و قرآن بخوانند ، همچنین به هنگام تولد نوزاد ، در گوش راست اواذان و در گوش چپ او اقامه بگویند . و این به دلیل تأثیر گذاری فوق العاده مهم صداها است . حال که صدا این قدر در تکوین شخصیت و سازش یافتگی کودک تأثیر بخش است ، پس چرا بهترین و کاملترین صداها یعنی صدای اذان را در دوران جنینی و پس از تولد به او هدیه نکنیم ؟ قطعاً سر دادن این سرود آزادگی و آشنا نمودن روح و روان کودک با کلمات توحید ، در منش و شخصیت کودک مؤثر واقع  می شود . ما باید تلاش کنیم تا آن جایی که برایمان مقدور است کودکان را در معرض زیباترین و پاکترین صداها قرار دهیم .

بعد از دوره ی جنینی ، حساس ترین مرحله از مراحل رشد و شکوفایی شخصیت ، به شش سال اول زندگی کودک مربوط می شود . کودکان در حدود یک سالگی قادر هستند بایستند و اولین کلمات را به زبان آورند ، در حدود دو سالگی راه رفته و اولین جملات را بیان می کنند . سرعت و وسعت رشد در دوره ی پیش دبستانی فوق العاده قابل توجه است . در این دوران شاهد رشد حسی و حرکتی ، رشد کلامی ، رشد اجتماعی و رشد ذهنی چشمگیری در کودکان هستیم . تحرک زیاد ، پیوندهای عاطفی ، ارتباطات کلامی ، کنجکاوی ، تخیل ، تقلید از الگوها و همانند سازی از بارزترین ویژگی های این دوره به شمار می آید . همچنین میل کودک به جلب توجه ، تحسین و تمجید دیگران به خصوص پدر و مادر بسیار مشهود است . در دوره ی پیش دبستانی ، تقلید به صورت بسیار جدی مطرح می باشد و کنجکاوی کودک توأم با رنگ عاطفی است و بالاخره بازی از فعالیت های عمده در دوره ی پیش دبستانی است و نقش بسیار مهمی در رشد عواطف و احساسات، توسعه ی مهارتهای حسی ، حرکتی و شناختی ، سلامت عمومی و بهداشت روانی کودک دارد . دنیای کودک ، دنیای بازی است .

بارزترین ویژگی کودک در هفت سال اول زندگی ، یعنی در سنین پیش از دبستان مهرپذیری است . در هفت سال دوم زندگی یعنی زمانی که از نظر ذهنی آمادگی شروع رسمی فعالیتهای آموزشی را پیدا می کند ، آموزش پذیری است و مهمترین ویژگی عاطفی و روانی در دوره ی بلوغ و نوجوانی یعنی هفت سال سوم ، مشورت پذیری است . به سخن دیگر در هفت سال اول ، نمو احساسات هیجان ها و پیوندهای عاطفی در کودکان بسیار مشهود است ، در هفت سال دوم که کودکان از رشد ذهنی و بلوغ اجتماعی بیشتری برخوردار می گردند ، از نظر ذهنی و روانی ، آمادگی پذیرش قیود تربیتی و یادگیری مفاهیم درسی را پیدا می کنند و در دوره ی بلوغ و نوجوانی که وارد مرحله ی نوینی از زندگی شده ، در دوره ی انتقال از دنیای کودکی به زندگی بزرگسالان بسر می برند و در اندیشه ی جدایی از دنیای کودکانه و رها شدن از روابط حاکم بر زندگی کودک هستند ، بر جسته ترین ویژگی آن ها آمادگی برای برقراری یک رابطه متقابل ، دوستانه و مشاورانه فی ما بین می باشد . 

تربیت چیست ؟

تربیت باغبانی کردن وجود انسان است . شکوفایی و رشد هماهنگ و متعالی شکوفه های زندگی ، در گروی وجود باغبانان دلسوز و تواناست . آنچه که باغبان انجام می دهد هموار نمودن زمینه های جوانه زدن دانه و نهال و تجلی استعدادهای نهفته است . در واقع تربیت چیزی جز از قوه به فعل رسانیدن استعدادها و توانمندی های بالقوه ی انسان نیست . به قول « کورنو » تربیت کردن ، چنانکه نخستین معنی این کلمه ی زیبا نشان می دهد ، به فعل درآوردن حالاتی است که در نهاد انسان به صورت قوه وجود دارد و اگر تربیت در میان نبود ، هرگز این امور نمی توانست از قوه به فعل درآید . تربیت فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و به فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود ، در درون انسان را تربیت می نامند .

مثلاً هسته ی سیبی را در نظر آورید و این هسته استعداد تبدیل شدن به سیب را در درون خود دارد که در صورت فراهم بودن شرایط ، این استعداد درونی به فعلیت رسیده و دانه ی مزبور به درخت سیب تبدیل شده و سپس به سیب های متعددی تبدیل خواهد شد .

دانه ی مذکور گرچه فعلاً دانه ای بیش نیست ، اما چون امکان تبدیل شدن به سیب را دارا می باشد ، لذا سیب بالقوه است . تربیت این دانه فراهم آوردن شرایط لازم جهت پروار کردن و پرورانیدن همین استعداد درونی آن و به فعلیت در آوردن خصوصیات بالقوه آن است .

تربیت به معنی لغوی : این کلمه در زبان عربی ، از « ربی ، یربی » به معانی : تهذیب و جهت دادن ، تدبیر و رهبری کردن و غذا دادن آمده است . فعل « ربا ، یربو » به زیاد شدن و نمو کردن می باشد و کلمه ی (Education ) هم از اصل لاتینی آن به معنی رهبری و سرپرستی است . چنانکه دانشمندان علم تربیت نظر می دهند معنی این کلمه اگر چه از جهت شکل لفظ به ظاهر متعدد و مختلف شده است اما در اصل و اساس و معنی با هم توافق دارند .  

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

بسيج لشكر مخلص خداست(امام خميني ره)
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ........ و آدرس mohammadreza-k77.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 3510
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

کد پیغام خوش آمدگویی